امام علی(ع) فرموده است: «خود را برتر از آن که خطا و اشتباه کنم، نمی دانم ...»[1]

 آیا این سخن با عصمت ایشان هم خوانی دارد؟

مقدمه:

عصمت امامان معصوم(ع)، به ویژه امام علی(ع)، نزد اندیشمندان شیعه مسلّم و قطعی است. علامه حلّی با شرح و بسط دلایل عصمت، بیش از هزار نکته را در این باره در کتاب الالفین فی امامة امیرالمؤمنین(ع)» بیان کرده است. آیات فراوانی از قرآن؛ مانند آیة تطهیر، آیة 124 سوره بقره[2] و مانند آن بر عصمت امامان معصوم دلالت می کند. علاوه بر ادلة عقلی، روایات فراوانی نیز اهل بیت پیامبر را معصوم می داند.

اعتراف امام علی(ع) به خطا به معنای ارتکاب محرمات و معاصی، منافی با مقام عصمت نیست، زیرا آن حضرت از نظر تقرّب و معرفت به خدا، دارای مقامی بس بلند است که عبودیت و بندگی خود را شایستة آن مقام لایزال نمی داند؛ از این رو، گاهی امام معصوم برای ترک اولی نیز خود را خطاکار می داند و از خداوند طلب عفو و بخشش می کند که هیچ منافاتی با عصمت وی ندارد. البته پرسش یاد شده، نو و تازه و ویژة زمان ما نیست؛ این بحث در کتاب ارزشمند کشف الغمه[3] مرحوم اربلی و در شرح های نهج البلاغه از جمله شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید[4] و در ترجمه نهج البلاغه[5] مرحوم دشتی نیز مطرح شده و به گونه ای شایسته به آن پاسخ داده شده است.

پاسخ

مقصود آن حضرت از اعتراف به خطا در نهج البلاغه، با توجه به معنای خطا و مراتب گناه و گناه در مقام محبّت و دوستی، روشن می گردد:

الف)خطا و مراتب گناه

هر خطایی گناه نیست؛ از این رو در فارسی، «خطا» را به «اشتباه» معنا کرده اند. اما برخی از خطاها گناه است. بدین جهت، جملة «خطا گناهی است که از روی عمد نباشد، یعنی از روی سهو، اشتباه و بدون توجه انجام شده باشد»[6]، درست نیست. تکلیف، متفرع بر توجه و التفات است. سهو و نسیان در اعمال، مشمول حکم تکلیفی نمی شود. اگر انسان پاک، از روی خطا و اشتباه شرابی را به جای آب بنوشد، این عمل سهوی او، ارتکاب گناه محسوب نمی شود. برخی از روایات، هرگونه سهو و خطایی را از انبیای الهی و امامان معصوم(ع) نفی می کنند. مراد این روایات، عدم صدور گناه سهوی از سوی آنان است.[7]

گناه، دارای مراتب است: قانونی، یا شرعی (معنای مشهور گناه). طبق اعتقاد ما، تمام معصومان(ع) از ارتکاب چنین گناهانی مصونند.

گناه اخلاقی، مخالف مکارم اخلاق است، هر چند از دید شرع حرام نباشد. گناه اخلاقی، نسبت به موقعیت اجتماعی افراد متفاوت است؛ مثلاً نوشیدن مایعات در معبر عمومی، از سوی برخی افراد، اشکال ندارد، اما ممکن است چنین کاری برای برخی افراد، خلاف اخلاق محسوب گردد و مرتکب آن، مورد سرزنش قرار گیرد. معصومین(ع) از هر نظر الگوی دیگرانند و باید از چنین عملی (ترک اولی) نیز به دور باشند.

ب) گناه در مقام محبت

مقام محبت دارای لوازمی است که اگر محبّ به یکی از آن عمل نکند و غفلت ورزد، این کار را بزرگ ترین گناه برای خویش می داند و پیوسته از آن استغفار و توبه می کند.[8] چنان که انبیا و امامان همواره گریه، استغفار و توبه داشتند. اندیشمند بزرگ، مرحوم اربلی از کسانی است که بر این حقیقت تأکید کرده و به گفتة خود، با تأمل در آن و با عنایت امام موسی بن جعفر(ع) به نتایج ارزشمندی دست یافته است.[9]

گناهی که معصومان(ع)، راه گریزی از آن ندارند و برای جبران آن ناله سر می دهند، آلودگی به محرّمات الهی نیست، بلکه معیار دقیق تری برای سنجش تخلفات خود در نظر گرفته و چیزی را گناه می دانند که دیگران به سادگی از کنار آن می گذرند؛ مثلاً بسیارند کسانی که از قضا شدن نماز واجبشان اندوهی به خود راه نمی دهند و کم نبوده اند تقوا پیشگانی که از به جا نیاوردن نماز مستحبی، ناله سر داده اند و این سلسله هم چنان ادامه دارد و هیچ گاه پایان نمی پذیرد. هر چه بر معرفت و محبت رهروان راه خدا افزوده گردد بار سنگین تری بر دوش خود احساس می کنند و بیش از پیش بر کوتاهی خود در انجام وظیفه ـ آن چنان که شایستة پروردگار است ـ پی می برند. مرحوم اربلی از زاویه ای دیگر بر احساس گناه معصومان(ع) نظر انداخته است: «پیامبران و امامان(ع) در بالاترین مراتب قرب الهی ره می سپردند... هرگاه اندکی از این مرتبة والا فروتر می آمدند و از سر نیاز به اموری هم چون خوردن، آشامیدن، روابط زناشویی و یا حل و فصل مسائل اجتماعی روی می آوردند، این را گناهی بزرگ برای خویش می شمردند. استغفار و توبة آنان نیز از چنین اعمالی بوده است که خودداری از آنه ا شایستة محبّان و مقربان درگاه الهی است. بر این اساس پیامبر اکرم| می فرماید: «حسنات الابرار سیئات المقربین»[10]. چه بسا اعمالی که برای نیکان، پسندیده و برای مقرّبان، ناپسند است.

بنابراین مراد از گناه که معصوم از ارتکاب آن مصونیت دارد، عملی است که در لسان فقه «حرام» نامیده می شود. البته ترک عملی که در لسان فقه واجب شمرده می شود نیز گناه است. اما واژة «گناه» و «خطا» و معادل های آن مانند «ذنب» و «عصیان» کاربرد وسیع تری دارد و «ترک اولی» را نیز در بر می گیرد و انجام چنین خطا و گناهانی، هیچ گاه با عصمت منافات ندارد.

امام(ع) فرمود: «فإنّی لست فی نفسی بفوق أن أخطئ و لا آمن ذلک من فعلی، الا أن یکفی الله من نفسی ما هو أملک به منی فإنّما أنا و انتم عبید مملوکون لربّ لا ربّ غیره، یملک منا ما لانملک من انفسنا؛[11] خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ نماید. پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او، پروردگاری نیست. او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیاری نیست».

این سخن حضرت علی(ع) نیز منافاتی با عصمت ندارد، زیرا با توجه به قیدهای به کار رفته در آن از قید «فی نفسی» بدون یاری خداوند، گریز از خطا ناممکن است. به علاوه با جمله «مگر آن که خدا مرا در این کار کفایت کند.» این نکته را با صراحت بیشتری بیان داشته و پدیدة عصمت را برخاسته از توفیق الهی می شمارند.[12] یعنی حضرت می فرماید، اگر خودم بودم و نفسم، دچار خطا و اشتباه می شدم، اما همواره خداوند از من دستگیری نموده و می کند؛ از این رو، دچار خطا و اشتباه نمی شوم.

مرحوم محمد دشتی، می گوید: «آن که امام علی(ع) فرمود: بدون کمک خدا، از اشتباه مصون نیستم، خود اثبات عصمت است.»[13]

عصمت به معنای بی نیازی از تأییدات الهی نیست. خداوند در قرآن کریم به پیامبر اکرم| فرمود: «اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی.»[14]

پیامبر| با طبع بشری و انسانی تا نزدیک پرتگاه پذیرش وسوسه های مشرکان رفت، اما تأیید الهی او را حفظ کرد و نجات داد. حضرت یوسف نیز فرمود: بدون رحمت پروردگار، از چنگال نفس بدفرمان، رهایی نمی یافتم: {و ما ابری ءنفسی ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی}؛[15] من خودم را از عیب منزه نمی بینم؛ زیرا نفس انسان همواره او را به خطا و لغزش وا می دارد. جز کسانی که مورد رحمت ویژه پروردگار قرار گیرند.

نتیجه

عصمت امامان معصوم از مسلّمات مذهب شیعه بوده و خدشه ناپذیر است. اعتراف امام علی(ع)، به خطا به معنای ارتکاب معصیت نیست، زیرا هر خطایی ناسازگار با مقام عصمت نیست؛ چون برخی از خطاها، گناه و معصیت است که معصوم ناگزیر از ارتکاب آن، به دور است.

پدیده عصمت برخاسته از توفیقات الهی است. امام علی(ع)، به دلیل تقرب و معرفت به خداوند، بندگی خود را شایستة مقام پروردگار نمی داند. از این رو، گاه برای ترک اولی هم، استغفار نموده است.

منبع برای مطالعه بیشتر:

1. الالفین فی امامه مولاناامیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، عالمه جمال الدین الحلی.

2.  امامت و شفاعت، علی اکبر ناصری.

3.  امامت و عصمت امامان در قرآن، رضا کاردان.

حدیث پایانی:

ابن عباس از پیامبر| روایت می کند: «ان علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون؛[16] علی، حسن، حسین و نه نفر دیگر از فرزندان حسین، پاک و معصوم هستند».

_____________________________________

[1]. فإنّی لست فی نفسی بفوق أن أخطیء و لا آمن ذالک من فعلی الا أن یکفی الله من نفسی؛ محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص444، خطبه 216.

[2]. {و اذابتلی ابراهیم ربه ... .}.

[3]. کشف الغمه، علی بن عیسی الاربلی، ج3، ص43، دارالکتب الاسلامیه، 10، 14ق.

[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج11، ص7و1، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قم.

[5]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص444، خطبه 216

[6]. فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، ذیل واژة خطاء.

[7]. بحارالانوار، ج17، ص 108 و 109.

[8]. تفسیر المیزان، ج6، ص373.

[9]. کشف الغمه، الاربلی، ج3، ص43.

[10]. همان، ص45.

[11]. محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص444، خطبه 216.

[12]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج11، ص107.

[13]. همان، ص448.

[14]. اسراء، آیة 74.

[15]. ابراهیم، آیة 11.

[16]. سلیمان قندوزی، ینابیع الموده،ص115