جواب اجمالی:
شیعیان، بیعت کنندگان با ابوبکر را کافر نمیشمرند و بیعت او را کفر نمی دانند. ولی بنابر آیهی قرآن معصیت میدانند، چون پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) برای خود جانشین انتخاب نموده بود که اهل سقیفه با آن مخالفت نمودند. اگر بیعت شرط خلافت بود چرا ابوبکر جانشین تعیین نمود؟ باید می گذاشت تا خود صحابه و مسلمین تصمیم میگرفتند و عمر چرا شورا تعیین نمود؟ باید میگذاشت تا خود مسلمانان با هر کس که میخواستند بیعت میکردند. در بیعت ابوبکر اتفاق مسلمانان و صحابه صحیح نیست چون عدة زیادی از بنیهاشم و بزرگان صحابه و مسلمانان با او بیعت نکردند که اتفاق مسلمین و صحابه حاصل شود.
جواب تفصیلی:
جواب این شبهه چند قسمت دارد که به طور مجزا به آن پرداخته میشود.
قسمت اول: شیعیان هیچ وقت بیعت با ابوبکر را کفر ندانسته و نمیدانند، و کافر به کسی اطلاق میشود که شهادتین نگفته باشد، میدانیم که همهی مسلمانان که به این نام نامیده میشوند (مسلمان)، چه شیعه و چه فرقههایی که از آن منشعب شده باشند. غیر از غلاة ـ که در بارهی ائمه ـ علیهم السلام ـ غلو نموده و مقام آنها را در حد پرستش خداوند ارتقاء میدهند که شرک به خداوند است ـ اهل توحید و اسلام هستند و علمای شیعه بیعت با ابوبکر را کفر نمی دانند و احکامی که به کفار بار میشود و طبق آن با کفار معاشرت میکنند با اهل سنت اینگونه برخوردی ندارند، و حتی فقهای بزرگ شیعه چون امام خمینی (ره) و دیگران نماز خواندن با آنها و شرکت در نماز جماعتشان را برای حفظ وحدت اسلامی و مصالح دینی لازم دانستهاند. و اینکه شیعیان بیعت کنندگان با ابوبکر را کافر میدانند، بهتان به شیعه است.
اما در مورد اینکه معصیت باشد بیعت با ابوبکر، این دیدگاه در شیعه وجود دارد و فرق بین معصیت و کفر زیاد است و قیاس بین این دو مع الفارق است اما اینکه شیعه این بیعت را معصیت میداند به این دلیل است که شیعه معتقد است، بیعت کنندگان میدانستند پیامبر(ص) کسی را جانشین خود قرار داده است و با علم به این تعیین، آنها این واقعه را عملاً مورد انکار قرار داده و به سفارش پیامبر عمل نکردند و دستور پیامبر (ص) را نادیده گرفتند و این عمل از نظر قرآن معصیت است.[1]
اگرچه این کار آنها به جاهای باریک میکشد اگر بحث کلامی مطرح کنیم باید از آنها و علمای بزرگ برادران اهل سنت سؤال شود و اساساً آنها از خودشان سؤال کنند و فکر کنند که چرا پیامبر(ص) حق انتخاب جانشین نداشته باشد و اصلاً به فکر انتخاب جانشین نباشد و این امر مهم را بدون روشن کردن آیندهی آن رها کند ولی خلیفهی اول جانشین انتخاب کند؟ نعوذ بالله پیامبر (ص) به اندازهی مردم و صحابه و خلیفهی اول از ابعاد قضیه اطلاع نداشتند؟ یا اینکه به سرنوشت امّت خود اهمیّت نمیدادند و دلسوزی نمینمودند؟ در حالی که قرآن صریحاً از سعی و تلاش پیامبر در راه اجرای اسلام و گسترش آن یاد میکند و از نگرانی پیامبر نسبت به ایمان نیاوردن مردم خبر میدهد.[2] و اگر انتخاب خلیفه با اتفاق صحابه بود چرا در خلیفهی دوم و سوم عملی نشد؟ و خلیفهی دوم را خلیفهی اول انتخاب کرد و خلیفهی سوم را شورای شش نفره؟ به نظر شما این نوع از انتخاب مورد تأیید خداوند است؟
پس در صورتی که قبول کنیم پیامبر (صلی الله علیه و آله) جانشینی انتخاب کرده است ولی بعد از او به انتخاب او توجهی نکردند، اثبات نسبت معصیت به خلفا و صحابه کاری آسان است و در صورتی که بگوییم انتخابی در کار نبوده است از طرف پیامبر(صلی الله علیه وآله) باید خلیفه اول هم که جانشین پیامبر شده بود مثل او عمل میکرد و هرگز کسی را انتخاب نمی کرد و به عهدهی صحابه و مسلمانان میگذاشت. آیا پیامبر نسبت به حفظ دینش داناتر بود یا خلیفهی اول و دوم و سوم؟ و آیا پیامبر از هر لحاظ بالاتر از آنها بود یا آنها آگاهتر از پیامبر بودند؟ در هر صورت این مسئله دچار تناقض خواهد شد. اگر بگویید پیامبر انتخاب کرد و آنها معصیت نمودند بعد از پیامبر هیچ گونه تناقض و مشکل پیش نمیآید.
و اما قسمت دوم که ادعا شده است همهی مسلمین و تمامی صحابه با خلیفهی مسلمین بیعت کردند و ایمان آوردند، این مطلب بر اساس شواهد و اسناد تاریخی صحیح نیست، به دلایل ذیل :
اولاً : چون همهی مسلمین در مدینه نبودند و بلکه در شهرهای اطراف سرزمین بزرگ حجاز بودند و به این زودی خبر رحلت پیامبر (ص) به آنها نرسیده بود تا فوراً در مدینه اجتماع کنند و به انتخاب خلیفه اقدام نمایند.[3]
ثانیاً : اگر هم در مدینه بوده باشند بر فرض محال در سقیفه نبودند بلکه عدهای از آنها در مراسم تجهیز پیامبر بودند. در مورد صحابه پیامبر نیز این دو مورد صادق است که آنها هم، در مدینه که نبودند بلکه در سقیفه نیز حاضر نبودند برای نمونه علی (ع) و ابن عباس و زبیر و خیلی از صحابهی بزرگ اصلاً در سقیفه حاضر نبودند بلکه بعداً نیز بیعت نکردند و تا مدتها بدون بیعت بودند،[4] اگر اتفاق مسلمین بر بیعت با ابوبکر بود اهل رده چرا بر علیه ابوبکر قیام نمودند؟[5] و با او جنگیدند مشکل آنها تنها ارتداد نبود و اساساً علت ارتداد و مدعیان نبوت از همین نشأت گرفته بود و آنها میدیدند هر کس برای خود یک تشکیلات درست کرده است و آنها نیز اقدام به مخالفت نمودند.
اما این مطلب که مردم به ابوبکر ایمان آورده باشند، صحیح نیست، چون مردم به پیامبر ایمان آوردند و مسلمان شدند و در بارهی خلافت، این حرف درست نیست چون ایمان قبل از انتخاب ابوبکر به پیامبر بود و اینها جمعی از مسلمانان مؤمن به پیامبر بودند که خلیفه را انتخاب نمودند و در انتخاب خلیفهی اول و نه خلیفهی دوم و نه سوم و حتی نه، در انتخاب و بیعت با امام علی (ع) هرگز اتفاق تمام مسلمین حاصل نشده است.[6] و چنین اتفاقی در بین مسلمین بعداً نیز روی نداده است.
«والسلام»
منبع: www.salam-shia.com
--------------------------------------------------------------------------------
[1] ـ آیهی 36 سورهی احزاب «… ومن یعصِ الله و رسوله فقد ضلَّ ضلاً مبیناً.
[2] ـ سورهی طه، آیهی اول «ظله ما انزلنا هذا القرآن لیتشقی.».
[3] ـ تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 522. داستان سقیفه بنی ساعده و بیعت با ابوبکر ، یعقوبی مینویسد که بنی هاشم در سقیفه نبودند «… براء بن عازب آمد و در خانه بنی هاشم را کوبید و گفت: ای گروه بنی هاشم با ابوبکر بیعت شد. پس بعضی از ایشان گفتند با اینکه ما به محمد r سزاوارتریم، مسلمانان با نبودن ما کاری انجام نمی دهد . عباس گفت: «فضل بن عباس که زبان قریش بود گفت.» در ص 523 در ادامه چنین مینویسد: «…. و گروهی از مهاجرین و انصار از بیعت با ابیبکر سرباز زدند و به علی پیوستند» یعقوبی اسامی همهی آنها را در ص 524 مینویسد.
[4] ـ دینوری، الامامه و السیاسه، ص 33 ـ 21 و مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص 657 ـ ابن امحشم، الفتوح ، ص 8 ـ 7 «مخالفت امام علی با بیعت.»
[5] ـ تاریخ مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص 656 ـ الفتوح ابن احثم، ص 9 بحث ارتداد.
[6] ـ مثلاً در بارهی بیعت بعضی با علی ـ علیه السلام ـ که حاضر به بیعت نشدند و علی ـ علیه السلام ـ با آنها کاری نداشت و اجبار ننمود مثل عبدالله بن عمر.
خیلی خوب و عالی بود