جواب اجمالی: 

با توجّه به منابع اهل سنّت که مکرّر این جمله را از خلیفة دوّم ذکر کرده‌اند، صحت این قول به اثبات رسیده است. 

جواب تفصیلی: 

با توجّه به روایات بدست آمده از علماء اهل تسنن در می‌یابیم که این مستشکل، به ظاهر، کتب معتبر اهل تسنن را مطالعه نکرده است والا این اشکال را نمی‌کرد. 

شبهه این است که جملة «لولا علی لهلک عمر» را به کذب به خلیفة دوّم عمر بن خطاب منسوب نموده‌اند در حالی‌که حقّانیّت  و فضل و درایت عمر را، علی ابن ابیطالب همواره تأیید می‌نمود. 

در جواب، به منابعی اشاره می‌کنیم که همگی از کتب اهل سنّت است و آن عبارت است از: 

تأویل مختلف الحدیث ـ ابن قتیبة ص 152، و «عمر مع هذا یقول فی قضیة نبهة علی رضی الله عنه علیها لولا قول علی لهلک عمر و یقول اعوذ بالله عن کل معضلة لیس لها ابوحسن» و در شرح نهج‌البلاغه ـ ابن ابی الحدید گفته است «لو لا علی لهلک عمر»[1] و این جمله را در موارد گوناگون متذکّر شده است و در نظم دررالسمطین آمده: «و قالت: النصاری لیست الیهود علی شیء، و یؤمن بمالم یره یضلی الله، و یقر بمالم یخلق یعنی الساعة فقال عمر: لولا علی لهلک عمر»[2] احمد بن الصدیق المقربی می‌گوید: «کان عمر یتعوذ بالله من معضلة لیس لها ابوحسن، و کان عمر یقول: لولا علی لهلک عمر»[3] و در مناقب نیز می‌آید که: «عجزت النساء ان یلدن مثل علی بن ابیطالب‌، لولا علی لهلک عمر»[4] و در کتاب ینابیع المودة می‌گوید: «کما قال عمر بن الخطاب رضی الله عنه فی عدة مواطن: لولا علی لهلک عمر»[5] و در صفحة 227، همین کتاب می‌گوید: «عجزت النساء ان یلدن علیاً و لولا علی لهلک عمر» و در جلد سوّم، صفحة 146، همین کتاب دوباره به این مطلب تکیه می‌نماید که «عجزت النساء ان یلدن مثل علی و لولا علی لهلک عمر». و در الاستغاثة آمده است که «و حدود الدین کقوله فی غیر موطن لولا علی لهلک عمر»[6] و در خیلی منابع دیگر از اهل سنّت و شیعه می‌توان این مطلب را دید و به این مسئله پی برد که علی ـ علیه السّلام ـ در واقع امر ناجی خلفاء قبل از خود بوده و همیشه آن‌ها به این جمله تصریح داشتند که «لولا علی لهلک عمر» و حتّی در جای دیگر آمده «لولا علی اضل عمر» و اگر بخواهیم در این زمینه و درجواب این شبهه قلم‌فرسائی کنیم همان‌گونه که متأخرین، بسیار کتاب نوشته‌اند ما هم  می‌توانیم مطالب مستند زیادی را بیاوریم و جواب‌گوی این شبهه و امثال آن باشیم. 

  

«والسّلام» 

منبع: www.salam-shia.com 

--------------------------------------------------------------------------------

[1] ـ  ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه ، چاپ بیروت: جلد 1، صفحة 18، صفحة 141 و جلد 12 صحه 179 و 205 

[2] ـ زرندی، الحنفی، دررالسمطین، ص 130. 

[3] ـ المقربی، احمد بن الصدیق، فتح الملک العلی مکتبة امام امیرالمؤمنین، ص 71. 

[4] ـ خوارزمی، موفق، المناقب موسسة نشر اسلامی، قم: سال 1414، ص 81. 

[5] ـ القندوزی، ینابیع الموادة، انتشارات شریف رضی، قم، سال 71، ج 1، ص 216. 

[6] ـ الکوفی، ابولقاسم، الاستغاثه، دار الکتب العلمیه، قم، ج 2، ص 42.