جواب اجمالی:
شاگردی و استفادة علمی بردن بسیاری از شیوخ و بزرگان اهل سنّت، به خصوص ائمه مذاهب چهارگانة اهل سنّت از محضر امام صادق (ع)؛ از مسلّمات تاریخ است، به طوری که امام مالک بن انس و ابوحنیفه افتخار شاگردی بدون واسطه را از آن حضرت داشته و در کتب خود از امام صادق(علیه السلام) حدیث نقل کردهاند. امام شافعی و احمد بن حنبل نیز با واسطه از آن حضرت استفاده نموده و از ایشان حدیث نقل کردهاند.
جواب تفصیلی:
پاسخ به قسمت اوّل شبهه:
آنچه در تاریخ و کتب فقهی اهل سنّت خصوصاً کتب روایی آنها نقل شده این است که: آنچه قطعی و مسلم است، ائمه مذاهب اربعه اهل سنّت (و بسیاری از شیوخ و بزرگان این مذاهب) بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق (ع) استفاده کردهاند.
در رأس این پیشوایان «ابوحنیفه» قرار دارد، ابوحنیفه (متوفی 150 هـ) که از معاصران امام صادق (ع) بوده است، و افتخار به شاگردی امام صادق (ع) میکرده و او را استاد بدون واسطة خویش میدانست. در جامع المسانید ابوحنیفه که مشتمل بر 14 کتاب حدیث است، روایاتی که به ابوحنیفه منتهی میشود جمعآوری شده است؛ و در آن روایاتی وجود دارد که مضمون آنها دلالت بر استفادة علمی ابوحنیفه نزد امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) دارد. ابوحنیفه امام صادق (ع) را اعلم وافقه از همه میدانست، و از او نقل شده است که: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» «من از جعفر بن محمد (امام صادق (ع))فقیهتر ندیدم.»[1] و نیز از ابوحنیفه نقل شده است که میگفت: «لولا السنتان لهلک نعمان» اگر آن دو سال که در خدمت امام صادق بودم نبود «نعمان» (نام ابوحنیفه، نعمان بن ثابت میباشد) هلاک شده بود.
امام مالک بن انس (م 179 هـ) مؤسس مذهب مالکی نیز از کسانی میباشد که از محضر امام صادق (ع) استفاده کرده است. وی در کتاب الموطاء 40 روایت از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل میکند، که تعدادی از این روایات مستقیماً از شخص امام صادق (ع) است و این دلالت بر استفادة علمی مالک بن انس نزد امام صادق (ع) میکند. علاوه بر این، اشعار باقیمانده از وی نیز دلالت بر دوستی با اهلبیت ـ علیهم السلام ـ دارد. او دربارة امام صادق (ع) چنین میگوید: «هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است که از حیث علم، عبادت و تقوی برتر از جعفر بن محمد باشد.[2] علاوه بر ابوحنیفه و مالک بن انس، عدة زیادی از بزرگان اهل سنّت نیز امام صادق (ع) را ستودهاند؛ ابن حجر عسقلانی میگوید: «فقهاء و محدثانی همچون شعبه، سفیان ثوری، سفیان بن عنیه، مالک بن انس ابن جدیح، ابوحنیفه، و حبیب بن خالد، قطان، ابوعاصم، و گروه انبوه دیگری از جعفر بن محمد حدیث نقل کردهاند.»[3] جاحظ میگوید: «جعفر بن محمد، الذی ملأ الدنیا علمه و فقهه، و یقال ان اباحنیفه من تلامذته و کذلک سفیان الثوری، و حسبک بهما فی هذا الباب»[4] که صریحاً ابوحنیفه و سفیان ثوری را از شاگردان امام صادق (ع) میداند و بیان میکند که این دو نفر از مکتب آن حضرت استفاده میکردند.
جمال الدین ابوالمحاسن بیان میکند که: «جعفر بن محمد که به صابر و فاضل و طاهر ملقّب بود... و ابوحنیفه، ابن جریح، شعبه، سفیان ثوری و سفیان عنیه، مالک و غیر از اینها از بزرگان حدیث و علم از او حدیث نقل میکنند.»[5] محمود بن وهیب بغدادی در کتاب جواهر الکلام میگوید: «جعفر بن محمد... و روایت کردهاند از او علماء بزرگی مانند یحیی، مالک بن انس و ابوحنیفه و دیگران»[6] عبدالله شبراوی و محمد الحضرمی نیز میگوید: «...جعفر الصادق که از او روایت کردهاند عدّه زیادی، از جمله، مالک بن انس، ابوحنیفه و یحیی بن سعید و ابن جریح و الثوری»[7] پس این مطلب یقینی میباشد که ائمة مذاهب اربعة اهل سنّت بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق (ع) کسب علم کردهاند. امام ابوحنیفه (م 150 هـ) مؤسس مذهب حنفی از معاصران آن حضرت بوده و همواره به شاگردی امام صادق (ع) افتخار میکرده است.
امام مالک بن انس (م 179 هـ) مؤسس مذهب مالکی، از شاگردان رسمی آن حضرت بوده است و در کتاب خود بدون واسطه از امام صادق (ع) نقل حدیث میکند. امام شافعی (م 204 هـ) شاگرد مالک بوده است و به وسیلة او و دیگران از امام صادق (ع) روایت نقل میکند که این روایات در مسند شافعی موجود میباشد. امام احمد بن حنبل (م 241 هـ) مؤسس مذهب حنبلی هم شاگرد امام شافعی است و به وسیلة او از امام صادق (ع) با واسطه نقل حدیث کرده است.
مّا در پاسخ قمست دوّم شبهه؛ با توجّه به اینکه مسلّماً ائمّة مذاهب اربعه افتخار شاگردی امام صادق ـ علیه السّلام ـ را داشتهاند، شاگردی آنها از غیر امام صادق ـ علیه السّلام ـ، خللی به این موضوع وارد نمیسازد و امام صادق ـ علیه السّلام ـ به گفتة این علمای اربعه، بزرگترین فقیه و دانشمند عصر خویش بوده است؛ به طوری که در امور متعدد به امام صادق(علیه السلام) رجوع میکردهاند.
«والسّلام»
منبع: www.salam-shia.com
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - ذهبی، تذکرة الحفاظ، بیروت، دار احیاء التراث ج 1، ص 166، و جامع الاسانید ابی حنیفه، ج 1، ص 222.
[2] - تهذیب، ج 2، ص 104.
[3] - ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر بیروت، ج 1، ص 88.
[4] - رسائل الحافط، للسند، ص 106.
[5] - النجوم الزاهدة، ج 2، ص 8.
[6] - جواهرالکلام، ص 13.
[7] - التخاف بحبّ الاشراف، عبدالله شبراوی، ص 54، التشریع الاسلامی، محمد الحضرمی، ص 263.