جواب اجمالی:
مبنای این شبهه حدیثی است که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که: «خیر القرون قرنی ثم الذی یلیه» که اوّلاً، این حدیث اعتبار ندارد و در کتب معتبر حدیثی نیامده است و محتوای آن با کتاب و سنّت اصیل و موازین عقلی مباینت دارد. ثانیاً: منظور از قرن پیامبر (ص) همان دوران حیات حضرت و منصوبان وی است. ثالثاً: مفاد این حدیث با روش بعضی از صحابه مثل «جابر بن عبدالله انصاری» که از مکتب علمی و اخلاقی امام باقر (ع) استفاده مینموده، در تضاد است.
جواب تفصیلی:
برخی نزدیکی به دوران پیامبر(ص) را بر اساس حدیث خیرالقرون، ملاک اکملیت و افضلیت دانستهاند که مبنای این شبهه حدیثی است که از پیامبر (ص) نقل شده است که: «خیر القرون قرنی ثم الذی یلیه» اما حدیث یاد شده اولاً مورد اعتماد اهل حدیث نیست و در کتب معتبر و مورد وثوق حدیثی نیامده است، بعلاوه این که از لحاظ سند و سلسله روایت ضعیف است. از نگاه محتوا با مضامین کتاب و سنت و موازین منطق و عقل، به طور کامل در مباینت قرار دارد صاحب استغاثه ابوالقاسم علی بن احمد کوفی علوی گفته: «این حدیث با حقایق نظر مخالف و از عدل و حکمت خارج میباشد اگر حدیث یاد شده درست باشد باید امم گذشته افضل از امت آخر باشد چرا که آنها سبقت زمانی نسبت به امر توحید و رسالت رسولان الهی دارند، در حالی که چنین نیست و محمد (ص) و امت او افضل امم و افضل انبیاء میباشد پس حدیث یاد شده هیچ معنا و مفهومی ندارد و نمی توان به آن تمسّک کرد.»[1]
مع الوصف میتوان یک راه توجیه و تفسیر منطقی برای این حدیث جستجو کرد که منظور از قرن پیامبر، همان دوران چند ساله حیات پربار و عزت آفرین رسول اکرم (ص) میباشد که این عصر نقطه عطفی در طول تاریخ رسالتها و نسلهای بشری است که دین توحید به مرحله کمال مطلوب خویش نایل آمد و میتوان گفت این دورة پیامبر بهترین دوره نسبت به گذشته و آینده است. ثانیاً قرب زمانی شرط افضلیت و اعلمیت نیست بلکه قرب معنوی و روحانی مدار اعتبار است و قربای پیامبر، همان اهل بیت و ائمه اثنیعشر میباشند که وارث علم و فضل پیامبر اکرم (ص) هستند که در فضل و دانش و کرامت، سرآمد زمان هستند و خدا، طهارت و پاکیزگی فکری و روحی و ظاهری و باطنی به آنها بخشیده است چنانچه یک دانشمند اهل سنت و جماعت در این رابطه میگوید: «خدا، مودت و دوستی قربا و اهل بیت نبی اکرم (ص) را بر جمیع مسلمین واجب قرار داده و اراده کرده که آنان را از رجس و پلیدی به طور کامل تطهیر نماید چرا که آیه تطهیر ابتدا به «انّما» که معینه انحصار اراده خدا میباشد آمده و در آخر این امر با مفعول مطلق تأکید شده است چون که مودّت اهل بیت متوقف بر معرفت فضائل آنها است و این شناخت با مطالعهی کتب علمای اهل سنّت به دست میآید مثل صحیح مسلم و بخاری و نسائی و ترمذی و ابیداود»[2].
اگر هم عصر بودن پیامبر، دلیل اعلمیت و افضلیت شخص و اشخاصی باشد، چطور «جابر بن عبدالله انصاری»، آن صحابی پاکاندیش و دانشمند و پارسا، او که عمری بلند و طولانی داشته و زمان امام پنجم شیعیان را درک کرده و سلام پیامبر را به آن امام همام ابلاغ نمود، از دین اعلمیت بدور میباشد و چرا نامی از افضلیت وی بر سایر صحابه نیامده است.
ابن صباغ مالکی مکی، یکی دیگر از اندیشمندان اهل سنت، فضل و دانش بیکران یکی از ائمة شیعه، امام صادق(ع) را مورد ارزیابی قرار میدهد و میگوید: فضل و دانش امام جعفر صادق بر جماعتی درخشید. او در فضل و دانش و منزلت علمی و اشاعه و نشر علوم در میان مردم ، آن چنان برازنده بود که شخصیت علمی او مرزها را درنوردید و سایر بلاد را نیز از منبع غنی فکری خود سیراب کرد و علما آن قدر که از او نقل حدیث کرده از هیچ کسی نکرده اند. جماعتی از اعیان امت از او فیض برده و از او روایت کردهاند چون یحیی بن سعید، ابن جریح ، مالک بن انس، ثوری، ابوحنیفه، ابو ایوب سجستانی و ...[3]. و نظر این دانشمند اهل سنت، نشان میدهد اعلمیت و افضلیت در خاندان پیامبر (ص) و پس از سالها باقی است و این مطلب ناقص حدیث مذکور است.
علاوه بر آنچه گفته شد، فضل و دانشی که پیامبر اکرم (ص) در عصر خویش به حضرت علی (ع) آموخت و او «باب علم» گردید و در میان صحابه و همراهان پیامبر، چهرة بارز و ممتاز و سرشار از معنویت و معرفت گردید، همان فضل و دانش در یکایک ائمه ـ علیهم السلام ـ وجود دارد و دلیل اعلمیت و افضلیتشان میباشد. و در حالی که هیچ کدام از منابع اهل سنّت این علم پیامبر منتقل شده به صحابه دیگر ندانستهاند و این خصوصیّت مخصوص علی (ع) و ائمة اطهار ـ علیهم السّلام ـ میباشد.
«والسلام»
منبع: www.salam-shia.com
--------------------------------------------------------------------------------
[1]ـ الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، واضی نور ائمه تستری، مصحح ج، جلال الدین حسینی، چاپخانه شرکت معانی طبع کتاب، ص 21، 20.
[2]ـ ینابیع المودهَ، حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، 1220 ـ 1294 هجری، با مقدمهای از علامه سید محمد مهدی السید حسن الجرسانی ، چاپ اول در ایران، مطبعه امیر قم، ص 2، مقدمة مؤلف.
[3] ـ تذکرهَ الخواص، ابن جوزی، مطبعه علمیه نجف، فصل ششم، ص 204.