جواب: 

یکی از عوملی که به حفظ و صیانت قرآن کریم از تحریف کمک کرد،‌ کتابت وحی بود. به همین جهت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) از همان آغاز نزول وحی اهتمام فراوانی به نگارش وحی داشت و از طرفی در صدر اسلام عده معدودی کتابت می‌دانستند و از میان آنان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) عده‌ای را معیّن نمود که به آنان کُتّاب وحی می‌گفتند.[1] از میان این افراد، عده‌ای بیش از دیگران موفق و از اهمیت زیادی برخوردارند؛ مانند علی بن ابیطالب  (علیه السّلام)  و زید بن ثابت که بیش از دیگران ملازم پیامبر (ص) بوده‌اند.[2] اولین کُتّاب وحی در مکه، عبدالله بن سعد ابی سرح است و در مدینه ابی بن‌کعب می‌باشد که به جای او زید بن ثابت کتابت وحی را به عهده داشته است.[3] دربارة معاویه بن ابی سفیان، کتب تاریخ او را از کُتّاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) نوشته‌‌اند. طبری در این باره می‌نویسد: « و کتب له معاویه بن ابی سفیان و حنظله ان سیّدی» ولی مشخص نکرده چه را می‌نوشته‌اند [4] و نیز در جای دیگر آورده است: حضرت علی  (علیه السّلام)  و عثمان وحی را می‌نوشتند و در غیاب آنان ابی بن کعب و زید بن ثابت می‌نوشتند و خالدین بن سعید و معاویه بن ابی سفیان کتابان حوائج و مشکلات در نزد خود حضرت بوده‌اند و عبدالله بن ارقم گاهی اوقات نامه‌های حضرت را به پادشاهان می‌نوشته است.[5] در اسد الغابه هم آمده است که او برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌نوشته است و متذکر نشده است که چه را می‌نوشته است؛ (وحی یا حوائج را)؛ [6] در صحیح مسلم حدیثی است که ابن عباس برای ابوسفیان چند چیز را از پیامبر (صلی الله علیه وآله) خواست و حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) نیز با آنها موافقت کرد که یکی از آنها این بود: «و معاویه تجعله کتاباً بین یدیک»[7] که برای معاویه کاتب بودن را تقاضا کرده است؛ ولی روشن است منظور کتابت وحی نبوده است. 

ابن ابی الحدید هم کاتب وحی بودن معاویه را مشکوک می‌داند و می‌گوید: اختلاف در چگونه کاتب بودن اوست و آنچه که محققان سیره بر آن هستند،‌ این است که وحی را علی بن ابیطالب و زید بن ثابت و زید بن ارقم می‌نوشته‌اند و حنظله بن الربیع و معاویه ابن ابی سفیان نامه‌های پیامبر (صلی الله علیه وآله) به ملوک و قبایل و نامه‌های حوایج مردم و اموال و صدقات و تقسیم آنها را می‌نوشته‌اند.[8] 
البته ابوسفیان و معاویه طبق آنچه که کتب تاریخ نوشته‌اند از «مؤلفه قلوبهم» می‌باشند و در فتح مکه، سال هشتم هجرت،‌ اسلام آوردند که سه سال قبل از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌شود؛ بنا بر این نمی‌توان معاویه را از کاتبان وحی به معنای مصطلح آن به حساب آورد، علاوه بر آن در کتب تاریخ هم به آن تصریح نشده است و حق همان است که بیشتر کتب تاریخ به آن اشاره و تصریح نموده‌اند که او کاتب حوایج نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بوده است؛ زیرا کاتب وحی بودن با رعایت امانت فضل است و برای کسانی، مانند ابی سرح که آیات الهی را به تمسخر می‌گرفتند، اتمام حجت است، نه اینکه برای او فضلی محسوب شود؛ از این رو برخی از بزرگان دربارة انتخاب بعضی افراد برای کتابت وحی با علم و عدم امانتداری آنان تصریح نموده‌اند.[9] 

«والسّلام»
 منبع: www.salam-shia.com 


--------------------------------------------------------------------------------

[1] ـ دکتر عبد الصبور شاهین، حیاه اللغله العربیه، ص54 و 62، زنجانی، تاریخ القرآن، ص42 ط بیروت. 

[2] ـ همان، ص164، فهرست ابن ندیم، ص41. 

[3] ـ موقف القرآن من المشرکین بمکه، ص54 به نقل از عمده القاری فی شرح صحیح البخاری،‌ ج 20، ص19، تاریخ القرآن،‌ زنجانی. 

[4] ـ تاریخ الطبری، طبری،‌ج 2، ص421. 

[5] ـ همان منبع، ج 5، ص24. 

[6] ـ عزالدین علی بن محمد بن عبدالکریم جزری،‌ اسد الغابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص433، صحیح مسلم به شرح نووی، ج 16، ص62. 

[7] ـ همان منبع. 

[8] ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،‌ ج 1، ص112. 

[9] ـ‌ بحار الانوار؛ علامه مجلسی، ج 19، ص10.