جواب اجمالی:
اولاً: عزاداری بر امام حسین (ع) از زمان پیامبر اسلام (ص) برپا شده است و این مطلب از طریق شیعه و سنّی نقل شده است.
ثانیاً: بعد از شهادت امام حسین (ع) عزاداری آن حضرت توسط اهلبیت ـ علیهم السلام ـ برپا شد و نخستین عزاداران آن حضرت، اسراء کربلا بودند و مکان عزاداری نیز در کوفه و شام بوده است. در مدینه نیز نخستین فرد عزادار امّ سلمه زوجة رسول اکرم (ص) میباشد و شیعیان پیرو و تابع سنّت نبوی و ائمه اطهار هستند.
جواب تفصیلی:
عزاداری بر ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و گریه بر مظلومیت آن امام، از زمان کودکی آن حضرت میباشد. شخص نبی اکرم (ص) همواره سعی بر زنده نگه داشتن این مطلب میکردند و همواره بر مظلومیت امام حسین (ع) گریه میکرد و دیگران را نیز توصیه میکرد. حاکم نیشابوری نقل میکند که:
«ام فضل دختر حارث میگوید: داخل شدم بر رسول خدا (ص) و گفتم خواب بدی دیدم، حضرت فرمودند خیر است انشاء الله، پس گفتم خواب دیدم که قطعهای از بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد. حضرت فرمودند: به زودی دخترم فاطمه پسری به دنیا میآورد و تو بزرگ کردن آن را بر عهده میگیری. پس از چند روز خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شدم و آن فرزند را در دامن رسول خدا (ص) گذاشتم پس از مدتی دیدم که چشمان آن حضرت از اشک پر شد و شروع به گریه کردندگفتم ای پیامبر خدا (ص) ترا چه میشود؟ فرمودند: جبرئیل بر من نازل شد و به من خبر داد که امت من بعد از من این فرزندم را به قتل میرسانند و سپس مقداری از خاک تربت آن حضرت را که جبرئیل به او داده بود به من دادند.»[1] روایات زیادی وجود دارد و از طریق شیعه و سنّی نقل شده است که پیامبر (ص) در خانة عایشه، امّ سلمه، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و یا حتی در مسجد و میان اصحاب، خود عزای امام حسین (ع) را برپا میکرد.»[2] علاوه بر این مطلب، به طرق مختلف از طریق اهل سنّت و تشیّع نقل شده است که: «حضرت علی (ع) چون برای جنگ صفین حرکت نمودند چون به منطقة کربلا رسیدند فرمودند این مکان جای شهداء میباشد که مثل آنها شهیدی نمیباشد مگر شهدای بدر.»[3]
نصربن مزاحم نقل میکند: امام علی (ع) به کربلاء رسید به او عرض شد: ای امیر مؤمنان اینجا کربلا است. گفت دارای کرب و بلاء (اندوه و آسیب) سپس با دست خود به جایی اشاره کرد و گفت: اینجا محل فرود آمدن و پیاده شدن ایشان است و به جایی دیگر با دست خود اشاره کرد و گفت: اینجا جای ریختن خون ایشان است...»[4] حافظ ابونعیم در دلائل النبوة [5] و ابن ابیالحدید در شرح نهجالبلاغه،[6] سیوطی در خصایص الکبری،[7] امام احمد بن حنبل در مسند و...[8] این واقعه را به طرق مختلف نقل میکنند.
بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز تنهاشیعیان کوفه نبودند که بر او عزاداری و نوحه سرایی کردند بلکه علاوه بر خاندان رسول خدا (ص) که همواره با عزاداری خود سعی میکردند که این قیام را زنده نگاه دارند، مردم شهرهایی که اسیران کربلا بر آنها داخل میشدند نیز در این عزاداری، آنها را همراهی میکردند، به طوری که عزاداری امام حسین (ع) در مرکز حکومت ظلم و ستم یعنی شام نیز توسط همین اسرا برپا شد. در مدینه و هر جا که مسلمانان زندگی میکردند نیز عزای امام حسین (ع) برپا شد. حافظ ترمذی نقل میکند که: «... سلمی میگوید: داخل شدم بر ام سلمه (همسر رسول خدا (ص)) در حالی که او گریه میکرد، پس گفتم برای چه گریه میکنی؟ گفت: رسول خدا (ص) را در خواب دیدم در حالی که سر او خاکآلود بود پس گفتم تو را چه میشود ای رسول خدا (ص)؟ فرمودند: شاهد قتل حسین بودم.»[9] یعقوبی نیز نقل میکند که: «نخستین شیونگر و عزاداری که در مدینه صدا به شیون بـرداشت، ام سلمه همسر پیامبر (ص) بود...»[10]
روایات دالّ بر گریه کردن و عزادار بودن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و صحابه پیامبر، به تواتر در کتب شیعه و سنی نقل شده است، همچنین عزاداری ائمه اطهار (علیهم السلام)، برای جدشان ابا عبد الله الحسین(علیه السلام)، برای هیچ انسان سلیم القلب قابل انکار نیست، که در این مختصر فقط این جمله پرمعنای امام مهدی (علیه السلام) در عزای جدشان امام حسین (علیه السلام) را اشاره میکند که فرمودند: «یا جدّاه یا ابا عبدالله لاَبکین علیک بدل الدموعِ دماً»[11]؛ ای جدّم؛ ای ابا عبدالله آن قدر برایت گریه میکنم که به جای اشک، خون گریه کنم.
آری اگر مقام و منزلت اهلبیت(علیهم السلام) را درک کنیم و مظلومیت و غربت آنها را مظلومیت و غربت خود بدانیم، عشق و محبتمان خواه ناخواه ما را عزادار آن عزیزان مینماید.
کلام آخر اینکه؛ وقتی تاریخ شهادت میدهد که اولین عزاداران بر امام حسین(علیه السلام) جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار علیهم السلام بودند، و شیعیان و علمای آنها افتخار تبعیت و پیروی از آن عزیزان را دارند، حال چگونه بدون دلیل، عدهای غافل ادعا میکنند که عزاداری توسط علمای شیعه شروع و به صورت سنت در آمده است؟!!
«والسّلام»
منبع: www.salam-shia.com
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - حافظ الحاکم نیشابوری، مستدرک الصحیح، ج 3، ص 176.
[2] - رجوع شود به کتاب ارزشمند سیرتنا و سنتنا، مرحوم علامة امینی.
[3] - خوارزمی، مقتل الحسین، ص 162.
[4] - همان منبع، ص 197.
[5] - دلائل النبوة، حافظ ابونعیم، ج 3، ص 211.
[6] - ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 278.
[7] - خصایص الکبری، سیوطی، ج 2، ص 138.
[8] - مسند، امام احمد بن حنبل، ط 2، ج 2، ص 61، 60.
[9] - حافظ ترمذی، جامع الصیصح، ج 12، ص 193.
[10] - تاریخ یعقوبی، ترجمة آیتی، ج 2، ص 182.
[11] . امام زمان(علیه السلام)، زیارت ناحیه مقدسه.