جواب اجمالی: 


علمای بزرگ شیعه نه تنها قائل به تحریف قرآن نیستند، بلکه مصرانه در طی قرون و اعصار مختلف، در صدد اثبات سلامت قرآن از تحریف بوده و هستند و با عباراتی صریح، ساحت مقدّس قرآن را از هرگونه تحریف دور دانسته‌اند که برخی از محققان گوشه‌ای از عبارات برخی از علمای شیعه را در مورد عدم تحریف قرآن از کتب خود آنان، گرد آورده‌اند که در بعض آن عبارات تحریف‌ ناپذیری قرآن اجماعی در بین شیعه دانسته شده است؛ و مهم‌تر این‌که: امام هادی ـ علیه السّلام ـ نیز صحت قرآن را مورد اجتماع همه فرق می‌دانند. 


جواب تفصیلی: 


علمای بزرگ شیعه هرگز قائل به تحریف قرآن نبوده و نیستند و اگر معدودی از اخباریان ساده اندیش در این زمینه سخنی دارند، آن‌را نباید به نام شیعه و علمای بزرگ آنان قلمداد کرد؛ آن‌چه در آثار علمای شیعه دیده می‌شود، اصراری عجیب بر تحریف ناپذیری قرآن است؛ که بعضی از محققان محترم عبارت صریح بسیاری از آنان را از جمله شیخ صدوق (ت 381 دوّم)، شیخ مفید (ت 413 هـ.ق)، شیخ ابوعلی فضل بن طبرسی (548 هـ.ق) فیض کاشانی (ت 1090 هـ.ق)، شیخ جعفر کاشف الغطاء (ت 1228 هـ.ق) و ... را گرد آورده‌اند[1] که تنها به ذکر چند نمونه از آن‌ها که صحت قرآن را اجماعی می‌دانند اکتفا می‌شود: 


1ـ شیخ صدوق (ره) می‌گوید: «اجمعت الفرق علی انه [القران] صحیح لم یغیر و لم یبدل و لم یزدماصله فیه و لم ینقص منه»، تمام فرق اسلامی اجماع بر این دارند که قرآن صحیح است و تغییر، تبدیل، زیاد و کم نشده است.[2] و باز ایشان می‌فرماید: «اعتقادنا ان القران الذی انزله الله تعالی علی نبیه محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک ... و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب»، اعتقاد ما [شیعیان] این است که قرآنی که خدای متعال بر پیامبرش حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل فرموده، همین قرآنی است که بین دو جلد در دست مردم است و بیش از این نیست... و هرکس به ما [شیعیان] نسبت دهد که ما قرآن را بیش از آن می‌دانیم، دروغگوست.».[3] 


2ـ شیخ جعفر کاشف الغطاء می‌فرماید: «زیاده‌ای در قرآن نیست؛ نه سوره، نه آیه، ـ بسمله و غیر آن ـ نه کلمه و نه حرف؛ و تمام آن‌چه بین دو جلد است و تلاوت می‌شود ـ به [طبق] ضرورت مذهب، بلکه دین، و اجماع مسلمانان و اخبار پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمة اطهار ـ علیهم السّلام ـ کلام خداست».[4] 


3ـ شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء نیز می‌گوید: «و همانا کتاب موجود در دست مسلمانان همان کتابی است که خدا آن‌را برای اعجاز و تحدی [مبارزه طلبی] و آموختن احکام و تمیز حلال از حرام بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل کرده است و نقص، تحریف و زیاده در آن نیست؛ و بر این مطلب اجماع شیعه امامیه می‌باشد».[5] 


4ـ محقق تبریزی (ره) یکی از ادله عدم تحریف قرآن را در نزد شیعه امامیه اجماع آنان ذکر کرده است.[6] 


5ـ محقق بغدادی (سیّد محسن اعرجی (ره)) بعد از بیان اتفاقی بودن عدم تحریف به زیاده در قرآن، می‌گوید: «و انما الخلاف فی النقیصة و المعروف بین اصحابنا ـ حتی حکی علیه الاجماع ـ عدم النقیصة ایضاً». و فقط اختلاف در تحریف به نقصیه در قرآن است و معروف بین اصحاب ما [شیعیان] ـ حتّی اجماع بر آن نقل شده ـ عدم تحریف به نقصان است.[7] 


مهم‌تر از همه این‌که امام هادی ـ علیه السّلام ـ ـ امام شیعیان و علمای آنان ـ صحت قرآن و تحریف ناپذیری آن را مورد اتّفاق امّت می‌داند. چنان‌که در نامه‌ای که در پاسخ به نامه اهل اهواز می‌نویسد، در این مورد چنین مرقوم می‌فرمایند: «اجتمعت الامة قاطبة لا إختلاف بینهم فی ذلک أن القران حق لاریب فیه عند جمیع فرقها فهم فی حال الاجتماع علیه مصیبون و علی تصدیق ما انزل الله مهتدون لقول النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ: «لا تجتمع امتی علی ضلالة» یعنی همه امّت با تمام فرقش بدون این‌که اختلافی بینشان باشد، اجتماع دارند، بر این‌که قرآن حق است و شکی در آن نیست. پس آن‌ها در این اجتماع‌شان درست‌کار و بر تصدیق آن‌چه خدا نازل فرموده، هدایت شده می‌باشند؛ زیرا پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «امّت من بر ضلالت اجتماع نمی‌کنند».[8] 


در پایان باید یادآور شویم که: کشانی به دنبال چنین اقوال نادر وایجاد شبهه می‌باشند که از وحدت امت اسلامی بیم دارند ومنافع نامشروع خود را در تفرقه و فتنة بین امت اسلامی می‌دانند. والاّ در کتب معتبر روایی اهل سنت روایات بی‌اساس در تحریف قرآن کریم نیست. 


«والسّلام» 

منبع: www.salam-shia.com 


--------------------------------------------------------------------------------


[1] ـ ر.ک: آبت الله محمّد هادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، (قم: موسسة النشر الاسلامی، چاپ دوّم، 1418هـ.ق)، ص 78 ـ 59، دکتر فتح الله محمدی (نجارزادگان)، سلامة القران من التحریف، (تهران: پیام آزادی، چاپ اول 1420 هـ. ق)، ج 1، ص 98 ـ 86، سید علی، حسینی میلانی، التحقیق فی نفی التحریف عن القران الشریف، (قم: دار القران الکریم، چاپ اول، 1410 هـ.ق)، ص 27 ـ 10. 


[2] ـ ابو جعفر، محمّد بن الحسین بن بابویه القمی (شیخ صدوق (ره))، معانی الاخبار، (قم: موسسة النشر الاسلامی، چاپ دوّم، 1416 هـ.ق)، ص 133. 


[3] ـ صیانة القران من التحریف، پیشین، ص 60، ملا محسن، فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، (قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوّم، بی‌تا)، ج 2، ص 264. 


[4] ـ صیانة القرآن من التحریف، پیشین، ص 64. 


[5] ـ صیانة القرآن من التحریف، پیشین، ص 66. 


[6] ـ صیانة القرآن من التحریف، پیشین، ص 69. 


[7] ـ صیانة القرآن من التحریف، پیشین، ص 77. 


[8] ـ ابو منصور، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الطبرسی، تحقیق الشیخ ابراهیم البهادری، الشیخ محمّد هادی به، (تهران: اسوه، چاپ اوّل، 1413)، ج 2، ص 487، علّامه محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، تحقیق گروهی از علماء (بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ اوّل، 1412 هـ. ق) ج 2، ص 485؛ حسین بن شعبة الحرانی، تحف العقول من آل الرسول، ترجمة آیت الله کمره‌ای، تصحیح علی اکبر غفاری، (تهران: کتابخانة اسلامیة، بی‌نوبت چاپ، 1369)، ص 481، با اندکی اضافه.