در جواز هجو مخالفین. حتی حضرت امام(ره) نیز در کتاب مکاسب به این امر قائل هستند. جهت مطالعه ر.ک به المکاسب المحرمه ج۱ ص۳۷۷ به بعد. اختصاص الحرمه بغیبه المؤمن‏
همچنین امام خمینی(ره) علاوه بر لعن به هجو و فحش هم اشاره می کنند: «بل الناظر فی الأخبار الکثیره فی الأبواب المتفرّقه لا یرتاب فی جواز هتکهم و الوقیعه فیهم، بل الأئمّه المعصومون أکثروا فی الطعن و اللعن علیهم و ذکر مساوئهم‏»

با توجه به اینکه هتک و وقیعه معنایش معلوم است. و حتی در ادامه نیز این عبارت را دارند: «و الظاهر منها جواز الافتراء و القذف علیهم لکن الکفّ أحسن و أجمل، لکنّه مشکل إلّا فی بعض الأحیان، مع أنّ السیره أیضا قائمه على غیبتهم، فنعم ما قال المحقّق صاحب الجواهر: إنّ طول الکلام فی ذلک کما فعله فی الحدائق من تضییع العمر فی الواضحات‏»
اینجا می فرمایند افتراء و قذف نیز جواز دارد.

پاسخ:

بحث امام خمینی درباره جواز یا عدم جواز غیبت آنهاست نه هجو آنها. علاوه بر این، جمله پایانی ایشان که به سیره ائمه استناد کرده (ص۳۷۹) بخوبی نشان می دهد که اولا بحث بر سر لعن است نه هجو و ثانیا عرصه آن فقط شامل معاند می شود نه هرکسی که اسما شیعه نباشد و لعن معاندی که حق را می شناسد و انکار می کند هم از واضحات است چنانکه در متن توضیح داده شد.

جمله «بل الأئمّه المعصومون أکثروا فی الطعن و اللعن علیهم و ذکر مساوئهم» نیز شاهد خوبی است که منظور عموم اهل سنت نیستند بلکه منظور سران جور و ستم هستند چرا که تاریخ ائمه هیچگاه شاهد طعن و لعن ایشان نسبت به عموم اهل سنت نبوده چه رسد به اینکه شاهد کثرت این کار بوده باشد. پس منظور حضرت امام همان سران جور و ستم هستند و ادامه جمله هم ناظر به همین گروه است و همین مطلب بقدری واضح است که صاحب جواهر می فرماید بحث در آن تضییع عمر در واضحات است. یعنی جواز لعن ائمه جور و ستم است که از واضحات است نه لعن و قذف و غیبت عموم اهل سنت.

منبع:souzanchi.ir