این شبهه از دو سؤال تشکیل شده است:
1ـ آیا مقام عصمت به پیامبر و ائمه اختصاص دارد؟ چرا؟ 

2ـ دلیل عصمت فاطمه زهرا(علیها السلام) چیست؟ 

پاسخ سؤال اول: 

ابتدا این نکته را یاد آور مى شویم که مقام عصمت، به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه فرشتگان الهى نیز از این منزلت والا برخوردارند. 

و در میان انسانها نیز، علاوه بر پیامبران و امامان، عصمت فاطمه زهرا(علیها السلام) با ادله فراوان قابل اثبات است. چنانکه پیامبر گرامى اسلام، در حدیثى که شیعه و سنى آن را نقل کرده اند، مى فرماید: (ان الله تبارک و تعالى یغضب لغضب فاطمة و یرضى لرضاها)([1]) 

همانا خداوند تبارک و تعالى به خاطر خشم فاطمه، غضب مى کند و به سبب رضایتِ او خشنود مى گردد. 

روشن است که در صورتى مى توان خشم و غضب یک شخص را ملاک خشنودى و ناخشنودى خداوند دانست که وى جز به اجراى فرمانهاى الهى نیندیشد و نه تنها در عمل، بلکه در فکر و اندیشه نیز معصوم باشد. در این روایت، به صورت کلى، رضایت فاطمه(علیها السلام) محور خشنودى الهى قرار گرفته است. این دلیل بر عصمت آن حضرت است. توضیح بیشتر در پاسخ سؤال دوم بیان خواهد شد. 

همچنین یکى از آیات قرآن کریم([2])، به طهارت و پاکى حضرت مریم(علیها السلام) اشاره دارد. در باره اینکه خداوند، مریم(علیها السلام)را از چه چیزهایى پاک گردانیده، وجوه گوناگونى بیان شده است.([3]) به عقیده برخى از مفسران، سزاوارتر آن است که آیه را داراى معناى عامّ شمرده، وى را از تمام پلیدیهاى حسّى، معنوى و قلبى، پاک بدانیم.([4]) مرحوم علامه طباطبایى نیز دلالت آیه بر عصمت مریم را با سیاق آیات، سازگارتر مى دانند.([5]) 

این دو نمونه، نشانگر آن است که عصمت مقامى نیست که در انحصار انبیا و ائمه قرار داشتهو دست سایر انسانها از رسیدن به آن کوتاه باشد; بلکه دیگران نیز مى توانند به برخى از مراتب عصمت، یعنى عصمت از گناه، دست یابند. کم نبوده اند عالمان تقواپیشه اى که سالیان متمادى نه تنها از حرام، بلکه از امور مکروه نیز چشم پوشیدند و حتى به خوردن و آشامیدن خود نیز رنگ الهى دادند. امید است که مانیز در حد توان، از انجام گناه خود دارى ورزیم و اگر نمى توانیم به آن مقام دست یابیم، دست کم در این مسیر گام برداریم. 

آب دریا را اگر نتوان کشید***هم به قدر تشنگى باید چشید 

پاسخ سؤال دوم: 

براى اثبات عصمت زهرا(علیها السلام) ادله گوناگونى به کار مى آیند که در اینجا برخى از آنها را مورد بررسى قرار مى دهیم: 

1- آیه تطهیر: 

بخشى از آیه 33 سوره احزاب که به آیه تطهیر شهرت یافته، همواره کانون توجه اندیشمندان شیعه و سنى بوده و بحث هاى گوناگونى برانگیخته است. همگان بر این باورند که این آیه فضیلت والایى را براى اهل بیت به اثبات مى رساند و اندیشمندان شیعه، این فضیلت را برابر با عصمت مى دانند. بر اساس این آیه، اراده تخلّف ناپذیر خداوند بر این تعلّق گرفته است که هرگونه پلیدى را از اهل بیت بزداید و آنان را به طور کامل پاک و پاکیزه گرداند. البته جاى آن نیست که در این نوشتار کوتاه، به تفصیل درباره چگونگى دلالت آیه بر عصمت اهل بیت سخن برانیم و عمق واژه هاى به کار رفته در آن را بکاویم. 

از این رو، به بیان روایتى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که در کتب اهل سنّت نقل گردیده است، بسنده مى کنیم. بر اساس این روایت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پس از قرائت آیه تطهیر فرمودند: 

(فأنا و اهل بیتى مطهرون من الذنوب) «پس من و اهل بیتم از گناه پیراسته ایم».([6]) 

بى تردید، فاطمه زهرا(علیها السلام) جزو اهل بیت پیامبر است و اگر در بیان فضیلت او دلیل دیگرى نمى داشتیم، همین آیه کافى بود که او را در صدر زنان عالَم بنشاند. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) با شیوه هایى به یادماندنى، اهل بیت را به همگان معرفى نموده و راهِ هرگونه توجیهى را بسته است. بر اساس روایات فراوانى که به حدیث کساء، شهرت یافته اند، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پارچه اى را بر روى خود و على و فاطمه و فرزندانشان، حسن و حسین انداخته، جمله (اللهم هؤلاء اهل بیتى) را براى آیندگان به یادگار گذاشتند و در پاسخ به ام سلمه - که یکى از شایسته ترین همسران پیامبر بود و پیوستن به اصحاب کساء را درخواست مى نمود - فرمودند: 

«رحمت خدا بر تو باد. تو همواره به راه خیر و رستگارى بوده اى و چقدر من از تو راضى ام! لیکن این فضیلت ویژه من و این چند نفر است».([7]) 

پیامبر گرامى براى آنکه وظیفه خویش را در تبیین آیات الهى به گونه شایسته اى بجاى آورند، به این مقدار نیز بسنده نکرده، با به کارگیرى شیوه اى فراموش نشدنى و در مدت زمانى نسبتاً طولانى، آن هم به صورت هر روزه، به معرفى اهل بیت پرداختند. در روایتى از ابن عباس در این باره آمده است: 

«رسول خدا تا نُه ماه، روزى پنج مرتبه، هنگام فرارسیدن وقت نماز به در خانه على بن ابى طالب مى آمدند و مى فرمودند: درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد. خداوند اراده نموده تا هرگونه پلیدى را از شما اهل بیت دور گرداند و به طور کامل و شایسته پاکتان سازد. وقت نماز است، آماده شوید. رحمت خدا بر شما باد»([8]) 

2- روایات مربوط به عصمت اهل بیت: 

علاوه بر آیه تطهیر، روایاتى که شیعه و سنى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گزارش نموده اند، فضایلى براى اهل بیت برمى شمرد که جز با عصمت آنان سازگار نیست، چنانکه در حدیث معروف ثقلین آمده است: 

(انّى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى، ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً، لن یفترقا حتى یردا علىّ الحوض)([9])«من در میان شما دو چیز گران بها باقى مى گذارم، کتاب خدا و عترتم. تا وقتى که به آن دو تمسک کنید، گمراه نخواهید شد. هیچگاه این دو از یکدیگر جدا نمى شوند، تا آنگاه که بر سر حوض (کوثر) بر من وارد گردند». 

اگر اهل بیت پیامبر معصوم از گناه و خطا نبودند، پیروى از آنان همواره موجب هدایت نمى گردید و جدایى ناپذیرى آنان از قرآن، معناى روشنى نمى یافت. 

3- روایات مخصوص به عصمت حضرت زهرا(علیها السلام): 

در اینجا نیز از روایات فراوانى مى توان بهره برد، اما تنها به یکى از آنها که محدّثین شیعه و سنّى روایت نموده اند، بسنده مى کنیم: 

(ان الله - تبارک و تعالى - یغضب لغضب فاطمه و یرضى لرضاها)([10]) «همانا خداوند - تبارک و تعالى - با غضب فاطمه غضبناک و با رضایت او خشنود مى شود». 

نکته درخور توجه در این روایت آن است که رضایت و نارضایتى فاطمه زهرا(علیها السلام) محور خشنودى و ناخشنودى خداوند خوانده شده است. و این حقیقت، جز عصمت همه جانبه آن حضرت، تفسیر دیگرى برنمى تابد. خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمى گردد و هیچگاه به گناه و سرپیچى از فرمانش رضایت نمى دهد. اگر حضرت زهرا(علیها السلام) به گناه دست مى زد و یا حتّى فکر انجام آن را در سر مى پروراند، به چیزى خشنود گردیده بود که خدا از آن خشنود نیست، در حالى که در این روایت، رضایت الهى پیوندى ناگسستنى با خشنودى فاطمه(علیها السلام) یافته است. 

اعتراف ضمنى یکى از دانشمندان اهل سنت را پایان بخش این نوشتار مى سازیم. آلوسى - یکى از پرآوازه ترین مفسران اهل سنت - در تفسیر آیه 43 سوره آل عمران، از یکسو حضرت مریم(علیها السلام) را معصوم از گناه شمرده، از تمامى پلیدى هاى حسّى، معنوى و قلبى پاک مى داند و از سوى دیگر، دیدگاه کسانى را که وى را سرور تمامى زنان جهان، از آغاز تا انجام مى شمارند، مورد نقادى قرار داده، با اقامه شواهد گوناگونى چنین نتیجه مى گیرد که این ویژگى شایسته فاطمه زهرا(علیها السلام) است.([11]) پرواضح است که جمع میان این دو سخن، جز با پذیرش عصمت حضرت زهرا(علیها السلام) سازگار نیست. 

 والسلام 

منبع: www.salam-shia.com 

--------------------------------------------------------------------------------

[1]- برخى از منابع اهل سنت، که این حدیث را نقل کرده اند، عبارتند از: کنزالعمال، ج 12، ص 111; المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 167; الصواعق المحرقة، ص 175; مجمع الزوائد، ج 9، ص 203; الاصابة، ج 4، ص 378 و اسدالغابة، ج 6، ص 224. 

[2]- آل عمران: 42. 

[3]- براى نمونه، ر.ک: مجمع البیان، ج 1ـ2، ص 746ـ745 و الکشاف: ج 1، ص 362. 

[4]- روح المعانى، ج 3، ص 137. 

[5]- المیزان، ج 3، ص 205 (ترجمه فارسى، ص 295). 

[6]-الدر المنثور، جلال الدین سیوطى (بیروت: محمد امین دمج، بى تا)، ج 5، ص 199. 

[7]-بحارالانوار، محمدباقرالمجلسى (بیروت: دار احیاء التراث العربى، دوم، 1403 ق)، ج 10، ص 141. همچنین ر.ک: الدر المنثور، پیشین، ص 198. 

[8]- الدر المنثور، پیشین، ص 199. 

[9]- برخى از منابع اهل سنت که با عبارت کم و بیش متفاوت، این حدیث را نقل نموده اند، عبارتند از: 

مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 366.                       سنن بیهقى، ج 2، ص 148.                    کنزالعمال، ج 1، ص 189-185.     

المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 118.            خصائص امیرالمؤمنین، ص 21.                               تاریخ بغداد، ج 8، ص 442. 

صحیح مسلم، ج 5، ص 26 (کتاب فضائل الحکمه).                 الدر المنثور، ج 6، ص 7 (ذیل آیه مودّت). 

و سنن ترمذى، ج 5، ص 662 (کتاب المناقب). 

[10]- کنز العمال، ج 12، ص 111.                         و ر.ک: المستدرک، ج 3، ص 167.                                    الصواعق المحرقه، ص 175. 

مجمع الزوائد، ج 9، ص 203.                                    ذخایر العقبى، ص 39.                                                                   الاصابة، ج 4، ص 378. 

اسدالغابة، ج 6، ص 224   و   میزان الاعتدال، ج 3، ص 206. 

[11]- روح المعانى، محمود الآلوسى (تهران: انتشارات جهان، بى تا)، ج 3، ص 138-137.